نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
دانش آموخته دوره دکتری رشته زبان و ادبیات فارسی
چکیده
بررسی انواع پادآرمانشهرها و انتقاد به آنها یکی از مباحث مهم در اندیشۀ سیاسی شاهنامۀ فردوسی است. در شاهنامه، پادآرمانشهر وقتی شکل میگیرد که آرمانشهر ایرانی تشکیل نشود و شاه آرمانی ایرانی وجود نداشته باشد که بر مردم فرمان براند. «سلطنت مطلقۀ فاسد شاه بیگانه»، نظام سیاسی «شبهدموکراسی» و «جامعۀ اشتراکی مزدکی» انواع پادآرمانشهر در شاهنامه هستند که بهباور فردوسی، تشکیل این نظامها محصولی جز ویرانی کشور و تباهی مردم نخواهد داشت. همچنین فردوسی در برخی داستانهای شاهنامه از مردمی سخن گفته است که در آرمانشهر زندگی میکنند امّا به اصول آن پایبند نیستند و اخلاق پادآرمانشهری دارند. در این مقاله، به این پرسش پاسخ داده خواهد شد که پادآرمانشهر در شاهنامۀ فردوسی چگونه شکل میگیرد و چه انواعی دارد. برای رسیدن به پاسخ این پرسش، انواع پادآرمانشهر و ویژگیهای آنها را از خلال داستانهای حماسۀ ملّی ایران و نیز سخنان فردوسی در لابهلای این داستانها استخراج و صورتبندی کرده و در نهایت با توجّه به آبشخور تاریخی و فرهنگی و همچنین جامعۀ هدف نظرات فردوسی در این باره، تحلیل و نتیجهگیری کردهایم. با بررسی انتقادهای فردوسی به انواع پادآرمانشهرها، میتوان بحرانهای سیاسی زمانۀ او را شناخت و وجوهی از آرمانشهر مدّ نظر او و بهترین شیوۀ حکومت برای ایران را ترسیم کرد. ضمن اینکه نقد و نفی پادآرمانشهرها میتواند بهنوعی انتقاد از جایگزینهای شناختهشدۀ موجود برای بحران حکومت در زمانۀ فردوسی و هشدار دربارۀ آنها باشد.
کلیدواژهها