اهداف
ادبیات حماسی، در حال حاضر، با اقبال جامعة جوان به شاهنامه و اساطیر، حوزة رو به رشدی است. اما متاسفانه، با نگاه به کیفیت سطح پژوهشهای موجود و نشر آثار پژوهشی در دو ردة مقالات مجلات دانشگاهی و نشر کتب علمی تحلیلی و تصحیحی، سایة سنگین کمیتگرایی در نظام آموزشی و شکل گرفتن استادانی که به جای تمرکز بر پژوهش، صرفاً به راهبری دانشجویان تکمیلی محدود شدهاند، در سطح مقالات، سهم آثار توصیفی و تکراری را با رشدی فزاینده و تصاعدی بسیار بیشتر از مقالات نو و بدیع کرده است. بعضی تحقیقات نیز صرفاً به تطبیق کلیشهای و مکانیکی برخی نظریات رایج در این حوزه، مثل آرای پراپ و یونگ و کمپبل، با آثار حماسی فارسی محدود شده است؛ فارغ از اینکه فلسفة کاربردی این نظریات باید در استقصای موازی نظریه در پیکرة متونِ همسان و بازسازی مبنای نظری نظریه در بافتی بومی متمرکز باشد ،نه نمایش شباهتهای نظریه با متنی واحد و غفلت از تفاوتها و عوامل و انگیزههای برونمتنی اثر. در حوزة متنشناسی نیز، رونویسی پرغلط تکنسخههای برخی متون کمارز و چاپ آثار بیکیفیت، از حیث دانش تصحیح، و کماهمیت، از حیث محتوا، و نشر شتابزدة آثار، با استفاده از روابط حاکم بر «بازار» نشر و استفاده از رانتهای پژوهشی در این حوزه، ساحت تصحیح را که روزگاری زمینِ سبز شکوفاییِ درخشانترین میوههای باغ ادبپژوهی سنتی ایران معاصر بود، تبدیل به حوزة لمیزرع رشد دانشجویان بی«مسأله» و خلق افراد مشهور کثیرالانتشار و کممایه شده است؛ بعضاً افرادی که یک مقالة علمی – پژوهشی مستقل ارزشمند و حتی یک استناد مثبت (نه برای نقد منفی!) در آثار دیگران ندارند، ولی فهرست آثار منتشرة محتوی دهها اثر تصحیحی دارند. نشریه می کوشد مقالات بنیادین و استادانه و تک مولف را حمایت کند و نقد علمی و سالم را نیز تقویت کند. حوزه های ذیل در مقالات مورد جستتجو خواهد بود:
حوزة وسیع مطالعات حماسی در ایران، از حیث فراخناکی دامنة آثار و عمق کارهای علمی انجامی، در جهان، تنها با حوزة مطالعات غربیان در رشتة کلاسیک (که به مطالعة اساطیر، حماسهها، زبانها و بلاغت و فلسفة یونان و روم باستان میپردازد) قابل مقایسه است و حماسهپژوهی به این کیفیت در هیچ جای دنیا معمول نیست.
دامنه موضوعی
با نگاه به مطالعات پیشین، تبیین موضوعات این ساحت فراخ را در رئوس ذیل میتوان جستجو کرد:
1- شاهنامهپژوهی.
2- تصحیح انتقادی مجدد متون حماسی شناخته شده و تصحیح شده بر اساس نسخههای نویافته.
3- تصحیح متون حماسی کمتر شناخته شده و تصحیح نشده و شناساندن و چاپ آنها.
4- متنشناسی آثار حماسی، و شناخت و نقد نسخ و تاریخ تعامل صنعت چاپ با متون حماسی.
5- اسطورهشناسی و بررسی متون حماسی با نظریه های جدید حوزة علم الاساطیر.
6- کشف و تحلیل جنبههای زبانی، ادبی و بلاغی در متون حماسی.
7- ارتباطات متقابل میان جامعهشناسی و ادبیات حماسی.
8- ارتباطات متقابل روانشناسی و ادبیات حماسی.
9- ارتباطات متقابل و تلفیقی میان زبانشناسی و ادبیات حماسی.
10- ایجاد ارتباط متقابل و تلفیقی میان و ادبیات حماسی.
11- ارتباط شاهنامة فردوسی با دیگر آثار حماسی فارسی و ادبیات تطبیقی.
12- کشف ارتباط میان خردهفرهنگهای ابتدایی، مطالعات فرهنگی و ادبیات حماسی.
13- شاهنامة فردوسی، حماسه و ارتباط آن با فولکلور، ادبیات شفاهی و افسانههای کهن.
14- سنتها، جشنها و آیینهای کهن و متون حماسی.
15- زبانهای باستانی و متون حماسی.
16- شیوهها و سنتهای روایتگری شاهنامة فردوسی و دیگر متون حماسی (از گوسانها تا نقالان).
17- مخاطبشناسی آثار حماسی و بازتابهای سیاسی - اجتماعی تعامل حماسه و جامعه در طول تاریخ.
18- دینپژوهی، تاریخ ادیان و اعتقادات مذهبی و روایات حماسی.
19- باستانشناسی و حماسه.
20- مردمشناسی، انسانشناسی مدرن و حماسه.
21- ایرانشناسی و حماسه.
22- تأثیرات و تأثرات متقابل میان آثار حماسی و انواع دیگر ادب فارسی.
23- نقش ادبیاتحماسی در ایجاد وحدت ملی و همگراییهویتی در موزاییک فرهنگی-زبانی اقوام ایرانی.
24- ادبیات حماسی و نقد و نظریههای ادبی.
25- ادبیات حماسی و ادبیات معاصر.
26- بازآفرینی روایات حماسی در هنر مدرن (سینمای حماسی، ادبیات نمایشی، نقاشی و موسیقی و...).
27- زمینه های استفاده از شاهنامة فردوسی و دیگر متون حماسی در هنرهای تجسمی و صنایع دستی.
28- ارائة راهکار برای استفاده از ادبیات حماسی، در زندگی اجتماعی امروز.
29- قابلیتهای ادب حماسی برای بالندگی، زایایی و پاسداری از زبان فارسی.
30- ادبیات حماسی و ادبیات کودک و نوجوان و اهتمام برای باز فرینی آثار حماسی برای نوجوانان.
31- حماسة مدرن و تبیین انواع جدید آن در گفتمان پسامدرن (حماسة مضحک، حماسة زبان، انواع ترکیبی حماسه