نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
استاد دانشگاه شهید باهنر کرمان
چکیده
شاهنامۀ فردوسی سرشار از درونمایههای آشکار و پنهان اساطیریای است که امروزه از میان رفته یا با دگرگونیهای متعدد توأم شده، به گونهای که شناخت آنها نیازمند تأمل و گاه بهرهگیری از حوزههای فرهنگ غیر رسمی است. برخی از این درونمایهها، باورها، آداب و رسومی که در اطرافشان شکل گرفته، در شاهنامه در قالب شکلهای هنری و به شکل آرایههای ادبی مجاز، استعاره، کنایه و نماد بیان شده است. از این رو تعیین مصداق هنری این نوع اصطلاحات مانع از رسیدن به عمق معناییشان میشود. اصطلاح بچۀ دیو که برای توصیف زادن نامتعارف و طرد زال به کار رفته، از این نوع تعابیر است. در گفتار حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با روش تحلیل محتوا، معانی پنهان و باورهای اساطیری مربوط به بچۀ دیو مورد واکاوی واقع شد و این نتیجه به دست آمد که تصور تعویض زال با همزاد وی و یا مشارکت اهرمن در زایش زال سبب شوم تلقی شدن وی شده و لذا او را از جامعه دور کردهاند تا یا از بین برود و یا با گذراندن فرایندی پیچیده و نمادین زال حقیقی جایگاه خود را بازیابد و مجددا به جامعه برگردد و بدین ترتیب کشور و تبار وی از آسیب موجودات اهریمنی و زیانکار در امان بمانند.
کلیدواژهها