نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
1 دانشیار گروه تاریخ، دانشکدۀ ادبیات، دانشگاه الزهرا، تهران، ایران
2 دانشجوی دکتری، تاریخ ایران دورۀ اسلامی، گروه تاریخ، دانشکدۀ علوم اجتماعی، دانشگاه پیام نور، ص.پ. 4697-19395، تهران، ایران
چکیده
بررسی و تحلیل شکلی و محتوایی شاهنامههای تاریخی به جا مانده از عصر مغول تا پایان عصر صفوی نشانگر این واقعیت است که در دورۀ مغول در شیوۀ تاریخسرایی نگاهها غالباً به شاهنامۀ فردوسی بوده است. در این عصر فردوسی مورد توجه و احترام سرایندگان منظومههای تاریخی بوده و شاهنامه یگانه الگوی قابل پیروی شناخته میشده است. از سوی دیگر، نظامی در عصر مغول چندان مورد توجه تاریخسرایان نبوده و میتوان گفت عنایت و احترام به او ناچیز و نزدیک به هیچ است. در حالی که در عصر تیموری و صفوی، نظامی جایگاه فردوسی را در این زمینه تصاحب کرده و شواهد حاکی از این است که نظامی در شاهنامههای تاریخی این دوران، بیش از فردوسی از احترام و اعتبار برخوردار است. این نوشتار کوشیده است به روش کتابخانهای با استفاده از شواهد و نشانههای عینی، تأثیرگذاری فردوسی و نظامی بر سرایندگان شاهنامههای تاریخی عصر مغول تا پایان عصر صفوی را بازنمایی کند و بازتاب تغییر جایگاه آنان را در شاهنامههای تاریخی این دورهها تبیین و توصیف نماید.
کلیدواژهها