محمدجعفر یاحقی
مرسده اسلامی سبزوار
چکیده
"اردوان" متشکل از دو بخش ارته+پان در معنای نگهبان نظم و راستی، نام چند تن از پادشاهان اشکانیست. این نام در منابع یونانی، فارسی میانۀ اشکانی، فارسی میانۀ ساسانی و تواریخ ایرانی پس از اسلام، به صورت ارتپان یا اردوان ضبط شده؛ لکن شواهدی در دست است که در تعدادی از منابع تاریخی دورۀ اسلامی، ضبط این نام به صورت «آذربان»، «اذران» ...
بیشتر
"اردوان" متشکل از دو بخش ارته+پان در معنای نگهبان نظم و راستی، نام چند تن از پادشاهان اشکانیست. این نام در منابع یونانی، فارسی میانۀ اشکانی، فارسی میانۀ ساسانی و تواریخ ایرانی پس از اسلام، به صورت ارتپان یا اردوان ضبط شده؛ لکن شواهدی در دست است که در تعدادی از منابع تاریخی دورۀ اسلامی، ضبط این نام به صورت «آذربان»، «اذران» یا «ادربان» صورت گرفته است. در این مقاله به بررسی این شواهد میپردازیم. دریافتهای پژوهش نشان خواهد داد که تحول آوایی نام اردوان به صورت آذربان، در دو قرن نخست پس از اسلام اتفاق افتاده و منجر به تحول معنا و کارکرد این نام نیز شده است. این شواهد به نوعی با سیرالملوک ابن مقفع ارتباط دارد و میتوان گفت بدخوانی نام «اردوان» به صورت «آذربان» که واژهایست با کارکرد دینی، از سیرالملوک ابن مقفع به دیگر منابع راه یافته؛ لکن این خوانش نادرست، در همان دو قرن نخست منسوخ شده و در منابع پس از قرن سوم، مورد استفادۀ مورخان قرار نگرفته است.
یوسف بینا
چکیده
بررسی انواع پادآرمانشهرها و انتقاد به آنها یکی از مباحث مهم در اندیشۀ سیاسی شاهنامۀ فردوسی است. در شاهنامه، پادآرمانشهر وقتی شکل میگیرد که آرمانشهر ایرانی تشکیل نشود و شاه آرمانی ایرانی وجود نداشته باشد که بر مردم فرمان براند. «سلطنت مطلقۀ فاسد شاه بیگانه»، نظام سیاسی «شبهدموکراسی» و «جامعۀ اشتراکی مزدکی» انواع ...
بیشتر
بررسی انواع پادآرمانشهرها و انتقاد به آنها یکی از مباحث مهم در اندیشۀ سیاسی شاهنامۀ فردوسی است. در شاهنامه، پادآرمانشهر وقتی شکل میگیرد که آرمانشهر ایرانی تشکیل نشود و شاه آرمانی ایرانی وجود نداشته باشد که بر مردم فرمان براند. «سلطنت مطلقۀ فاسد شاه بیگانه»، نظام سیاسی «شبهدموکراسی» و «جامعۀ اشتراکی مزدکی» انواع پادآرمانشهر در شاهنامه هستند که بهباور فردوسی، تشکیل این نظامها محصولی جز ویرانی کشور و تباهی مردم نخواهد داشت. همچنین فردوسی در برخی داستانهای شاهنامه از مردمی سخن گفته است که در آرمانشهر زندگی میکنند امّا به اصول آن پایبند نیستند و اخلاق پادآرمانشهری دارند. در این مقاله، به این پرسش پاسخ داده خواهد شد که پادآرمانشهر در شاهنامۀ فردوسی چگونه شکل میگیرد و چه انواعی دارد. برای رسیدن به پاسخ این پرسش، انواع پادآرمانشهر و ویژگیهای آنها را از خلال داستانهای حماسۀ ملّی ایران و نیز سخنان فردوسی در لابهلای این داستانها استخراج و صورتبندی کرده و در نهایت با توجّه به آبشخور تاریخی و فرهنگی و همچنین جامعۀ هدف نظرات فردوسی در این باره، تحلیل و نتیجهگیری کردهایم. با بررسی انتقادهای فردوسی به انواع پادآرمانشهرها، میتوان بحرانهای سیاسی زمانۀ او را شناخت و وجوهی از آرمانشهر مدّ نظر او و بهترین شیوۀ حکومت برای ایران را ترسیم کرد. ضمن اینکه نقد و نفی پادآرمانشهرها میتواند بهنوعی انتقاد از جایگزینهای شناختهشدۀ موجود برای بحران حکومت در زمانۀ فردوسی و هشدار دربارۀ آنها باشد.
محمود حسن آبادی
چکیده
نسخه بدلهای شاهنامه دنیایی شگفت فرا روی خواننده میگسترند و نشان میدهند که چگونه کاتبان در هنگام کتابت شاهنامه، انواع و اقسام دستبردها را با دلایل و انگیزههای مختلف در متن فردوسی اعمال میکردهاند. دلمشغولی برخی از شاهنامهپژوهان از جمله نوشین، خالقی مطلق و دیویس بحث و فحص در این دستبردها بوده و آنها را از جهات مختلف مورد ...
بیشتر
نسخه بدلهای شاهنامه دنیایی شگفت فرا روی خواننده میگسترند و نشان میدهند که چگونه کاتبان در هنگام کتابت شاهنامه، انواع و اقسام دستبردها را با دلایل و انگیزههای مختلف در متن فردوسی اعمال میکردهاند. دلمشغولی برخی از شاهنامهپژوهان از جمله نوشین، خالقی مطلق و دیویس بحث و فحص در این دستبردها بوده و آنها را از جهات مختلف مورد تحقیق و تبیین قرار دادهاند.نویسنده در این جستار، نوعی خاص از این دستبردها را که شاهنامهپژوهان تاکنون به آن توجّه نکردهاند، شناسایی نموده و مورد بررسی و تحلیل قرار داده است: دستبرد در حوزۀ صور خیال شاهنامه. وی برای این کار تعبیر «افسر ماه» را که 13 بار در شاهنامه به کار رفته، به عنوان نمونۀ نوعی این گونه از دستبردها برگزیده و رویکردهای مختلف کاتبان را در برخورد با این تعبیر استخراج، دستهبندی و تحلیل کرده است. (به خاطر محدودیت های سامانه، کل چکیده جای نگرفت. لذا به صورت فایلی جداگانه بارگذاری شده است).
محمود رضایی دشت ارژنه
چکیده
به گناه فریدون، یکی از بزرگترین پادشاهان پیشدادی در مینوی خرد و روایت پهلوی در کنار جمشید و کیکاووس اشاره شده، هرچند نشانی از بزه او در شاهنامه دیده نمیشود. در این جستار پس از نقد دیدگاههای پیشین دراینباره، دو فرضیه دربارهی بزه فریدون مطرح شده است: یکی با توجه به اینکه، همتای ودایی ضحاک، ویشوروپه، اژدهای سه سر، سه پوزه و شش چشم، ...
بیشتر
به گناه فریدون، یکی از بزرگترین پادشاهان پیشدادی در مینوی خرد و روایت پهلوی در کنار جمشید و کیکاووس اشاره شده، هرچند نشانی از بزه او در شاهنامه دیده نمیشود. در این جستار پس از نقد دیدگاههای پیشین دراینباره، دو فرضیه دربارهی بزه فریدون مطرح شده است: یکی با توجه به اینکه، همتای ودایی ضحاک، ویشوروپه، اژدهای سه سر، سه پوزه و شش چشم، در مهابهارات، برهمنی عابد و دینپیشه است که با یک سرش پیوسته ودا میخواند و ایندرا از ترس اینکه مبادا جای او را بین خدایان بگیرد، او را میکشد و به پادافره این بزه، فرمانروایی آسمان را از دست میدهد و نیرویش کاستی میگیرد، تواند بود که بزه فریدون نیز با کشتن ضحاک در پیوند باشد؛ ضحاکی که در هیأت مرداس عبادتپیشه و نیز نذر و نیاز او به درگاه اناهیتا و ایزد وای، هنوز نشانههای از برهمنی و دینمردیش در شاهنامه باقی مانده است. از دیگرسو، با توجه به این که بزه دیگر ایندرا، اغوای ایلیا/ اهلیا، زن برهمنی گئوتمهنام، است و به پادافره این گناه، ایندرا همهی زیبایش را از دست میدهد و به دو ناسیتیه انتقال مییابد، بعید نیست گناه دیگر فریدون نیز، ربودن دو زن ضحاک برهمن بوده باشد؛ امری که در پی دگردیسیهای بنیادین پسازرتشتی، باشگونه به تصویر کشیده شده است.
احمدرضا قائم مقامی
چکیده
دربارۀ بیشتر نامهای خاص شاهنامه در کتابها و مقالات و مدخلهای دانشنامهها میتوان مطالب متعدد یافت. اصل بسیاری از این نامها را میدانیم، ولی همیشه معلوم نیست، یا محققان پیشین به درستی معلوم نکردهاند، که این اصلها به چه طریق و طی چه تحولاتی به منابع عربی و فارسی، مخصوصاً شاهنامه، رسیدهاند. گرسیوز و افراسیاب از این نامها ...
بیشتر
دربارۀ بیشتر نامهای خاص شاهنامه در کتابها و مقالات و مدخلهای دانشنامهها میتوان مطالب متعدد یافت. اصل بسیاری از این نامها را میدانیم، ولی همیشه معلوم نیست، یا محققان پیشین به درستی معلوم نکردهاند، که این اصلها به چه طریق و طی چه تحولاتی به منابع عربی و فارسی، مخصوصاً شاهنامه، رسیدهاند. گرسیوز و افراسیاب از این نامها هستند که گرچه اصلشان در اوستا معروف است، آشکار نیست که چرا به این شکل در شاهنامه به کار رفتهاند. در این مقاله کوشش نویسنده این بوده که صورتهای مختلف این دو نام را در متون پهلوی و فارسی و عربی جمع و تحلیل کند و علت تحولّات آوایی آن دو را بررسی نماید تا در نهایت معلوم شود که چرا نامهای گرسیوز و افراسیاب به این دو صورت به شاهنامه رسیدهاند.
پروانه پورشریعتی
چکیده
در دوران متاخر باستانی ایرانی هیچ جنبش انقلابیای به اندازۀ جنبش جالبتوجه و در عین حال مبهم مزدک در قرن پنجم میلادی بحث برانگیز نبوده است. جملۀ دانشوران بر این یافتهها متفقند که : ۱.مزدکیان به اباحةالنساء یعنی اشتراک زنان معتقد بودند؛ ۲. مروج اشتراک ملک بودند ۳. و اوقات فراغتشان را در عیش و نوش سپری میکردند. در این پژوهش بیان ...
بیشتر
در دوران متاخر باستانی ایرانی هیچ جنبش انقلابیای به اندازۀ جنبش جالبتوجه و در عین حال مبهم مزدک در قرن پنجم میلادی بحث برانگیز نبوده است. جملۀ دانشوران بر این یافتهها متفقند که : ۱.مزدکیان به اباحةالنساء یعنی اشتراک زنان معتقد بودند؛ ۲. مروج اشتراک ملک بودند ۳. و اوقات فراغتشان را در عیش و نوش سپری میکردند. در این پژوهش بیان میدارم توصیفاتی که از مزدکیان در ماخذ دسته اول (نامه تنسر، ابن قتیبه، طبری، دینکرد، شهرستانی) یافت میشود، در واقع آداب و رسوم عیاران را بیان می کند، چنانکه شکّی نیز به درستی دریافته بود، امّا کار را ادامه نداد. عیاران زنان و مردان دلیری بودند که ازدواج نمیکردند و در کنار هم در جامعهایی متشکل از زنان و مردان، عموماً در مکانهای زیر زمینی، می زیستند و شراب را به عنوان بخشی از مناسک خود مینوشیدند. این اتهامات را منتقدین مزدکیان گردآوری کردهاند که از واقعیت بسیار دور است، زیرا این واقعیات در سطحی پوپولیستی و در زمان بحران های قرن پنجم میلادی شاید اصلاً تحریفی از مناسک مهر پرستان نیز باشد. همچنین دربارۀ آنها گفته شده است که در ادامۀ حیات خود، جنبشهای خرّمدین را رقم زدهاند. نیز گفتهاند که این جنبشها در وهلۀ نخست برای کمک به خاندان پارتی مهران ( به نامشان دقت شود) علیه خاندان پارتی کارن پا گرفتند، خاندانی که کواد جوان را در اخرین دهه ی قرن پنجم میلادی در تنگنا قرار داده بود.